زخم دل

بچه ها دلم بدجوری گرفته یاد قدیم کردم حصابی دلم یکی رو میخواد که بغلم کنه بگه گریه نکن بگه که عشقم عصه خور درست میشه بگه من پیشتم دلم میخواد داد بزنم بگم: که من دارم دیونه میشم بگم کم اوردم بگم بدون اون زدنگیم نابود شدس بگم که تموم زندگیم بود

دوست دارم فریاد بزنم:چرا من؟خدا چرا رفت چی کم گذاشتم براش؟

خیلی خستم

یجورایی کم اوردم بدون اون

نفسام یکی درمیون شده برام

دیگه نمیکشم زدنگی کنم کارم شده زانوی غم بغل کنم



زخم دل


خیلی تنهامممممممممممممممممممم خدایا منو از تنهاییام نجات بده

زخم دل

حوصله ندارم نمیدوم چیکار کنم که فراموشش کنم!

خستگی عشقش تو بدنمه خدایا میشه من آلزایمر بگیرم؟

زخم دلم1

امروز 24 آبان 1392 هست. 

دلم از زندگی پره یجوریایی خورد شدن دوبارمو احساس کردم چرا من باید انقدر زجر بکشم؟!آخه گناهم چیه؟

خدایا تنها آرزوم مرگمه منو به آرزوم برسون

..

سلام من دوباره برگشتم دلم براتون تنگ شده بود ببخشید یه مدت نبودم ولی الان اومدم برا همیشه کنارتون بمونم 

دلتنگی هام1


ای خدا زندگی برام خیلی سخته بدون اون زندگیم خیلی آرومه

هی کی میشه دوباره برگرده با اینکه یه روزم نشده اما دلم براش یذره شده

زخم دلم

سلام خوبین اصلا حالم خوب نیست امروز فهمیدم اونی که میخوامش خودکشی کرده و بیمارستانه منم نه میتونم برم ببینم نه میتونم بهش زنگ بزنم خدا کمکم کن

زخم دل

سلام نمیدونم چیکار کنم

خدا تورو همین شبای عزیزت تکلیفمو مشخص کن

بازگشت

بعد مدت ها اومدم نمیدونم دچار یه سردرگمیم

خیلی دو دلم گیر کردم یجوراییم راهم مشخصه اما نمیتونم بدون اون ادامه بدم تو این مدتی که نبودم راجب بهش فکر کردم اما به جایی نرسیدم آه

زخم دلم

به آخر خط رسیده بودم…
باید بهش ثابت میکردم دوستش دارم…
خیلی عصبانی بودم..
گفت:اگه دوستم داری رگتو بزن…
گفتم مرگ و زندگی دست خداست…
گفت:دیدی دوستم نداری؟
خیلی بهم بر خورد تیغو برداشتم رگمو زدم…
وقتی تو آغوش گرمش جون میدادم آروم زیر لب گفت:اگه دوستم داشتی چرا تنهام گذاشتی؟

زخم دل

 

به تو نرسیدم اما خیلی چیزا یاد گرفتم،

یاد گرفتم به خاطر کسی که دوستش دارم باید دروغ بگم،

یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره ،

یاد گرفتم تو زندگیم به اون که بفهمم چقدر دوستم داره هر روز دلشو به بهونه ای بشکنم،

یادگرفتم گریه های هیچ کس رو باور نکنم،

یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم،

یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی اما از کجا بگم از کی بگم از چی بگم......

می خوام همین جا دلمو بشکنم ، خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه،

تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه،

تو این دوره زمونه نباید کسی احساس تو رو بدونه وگرنه اون تو رو میشکنه،

عذاب وجدان نگیر من حلالت کردم

برو و دستاشو بگیر من حلالت کردم

تو خیانت کردی من حلالت کردم

بهش عادت کردی من حلالت کردم

من حلالت کردم،من حلالت کردم

دستات تو دست اونه

خدا میدونه دارم میشم دیوونه

از دست این زمونه دلم خونه

قلبم شکسته خدا

چرا عشقم شد
از من جدا

دارم میمیرم من بی صدا

عذاب وجدان نگیر من حلالت کردم

برو و دستاشو بگیر من حلالت کردم

تو خیانت کردی من حلالت کردم

بهش عادت کردی من حلالت کردم

من حلالت کردم،من حلالت کردم

زخم دلم

غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق
یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق

بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار
اشک میریزه از دو چـشمش مثل بارون وقت دیدار

زیر لب با گریه میگه : مهربونم بی وفایی
رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی !

آخه من تو رو می خواستم ، اون نجیب خوب و پاک
اون صدای مهربون ، نه سکوت سرد خاک

تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود
دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود

تو که ریشه کردی بـا من ، توی خاک بیقراری
تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری

پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی ؟
تو عزیزترینی اما ، یه رفیق نیمه راهی

داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من
رفتی و دیگه چه فایده ؟ ناله و ضجه و شیون ؟

تو سفر کردی به خورشید ، رفتی اونور دقایق
منو جا گذاشتی اینجا ، با دلی خسته و عاشق

نمیخوام بی تو بمونم ، بی تو زندگی حرومه
تو که پیش من نباشـی ، همه چی برام تمومه

عاشق خـسته و تنها ، سر گذاشت رو خاک نمناک
گفت جگر گوشه ی عشقو ، دادمش دست تو ای خاک !

نزاری تنها بمونه ، همدم چشم سیاش باش
شونه کن موهاشو آروم ، شبا قصه گو براش باش

و غروب با اون غرورش نتونست دووم بیاره
پا کشید از آسمون و جاشو داد به یک ستاره

اون جوون داغ دیده ، با دلی شکسته از غم
بوسه زد رو خاک یار و دور شد آهسته و کم کم

ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد
روشو بر گردوند و داد زد : به خدا نمیری از یاد !!!

زخم دل

دیروز گل جداییمون رو برای همیشه بدستم دادن دیگه .... دیگه من دارم از تنهایی میمیرم

زخم دل

 

می تونی بفهمی وقتی بارون میاد مجبوری با ابر تنها گریه کنی

وقتی برگ ها رو زمینن حسادت می کنی که برگ ها هماهنگن

برگ ها همدل و همدردن

تنهایی رو باید تجربه کنی تا درد منو بفهمی

درد همین قلبی که هر روز داره تیکه هاش خردتر میشه

داره به ریز شدن نزدیک میشه

آخرش پودر میشه و هیچی نمی مونه

تنهایی یعنی یه بدن سرد و بی روح

که سال هاست به دیوار تکیه داده و کسی نمی بینتش

ندیده شدن یعنی خود تنهایی

زخم دل

امشب دلم پُره، امشب مسافری
فرصت نشد بگم چی می کشم بری

چشمم به رفتنت، دلگیرم از خودم
فرصت نشد بگم، من عاشقت شدم

من عاشقت شدم، ما میرسیم به هم
کاش مونده بودی و میشد بهت بگم

ما عاشق همیم، ما میرسیم به هم
کاش اینجا بودی و میشد بهت بگم

میترسم از همه، ازین شبهای سرد
تو فکر رفتنی، کاریش نمیشه کرد

میخواستم بهت بگم، فکر کسی نباش
میخواستم بهت بگم ، اما دلم نذاشت

من عاشقت شدم ، ما میرسیم به هم
کاش مونده بودی و میشد بهت بگم

ما عاشق همیم، ما میرسیم به هم

کاش اینجا بودی و میشد بهت بگم

کاش

زخم دل

هی نمیدونم چی باید بنویسم که دردمو بفهمی بفهمی که دلتنگتم

زخم دل

کاش ندیده بودم تو را ، کاش آن روز که در وجود من طلوع کردی از تو روی برمیگرداندم تا در سایه وجود خود بمانم.

کاش نمی خندیدی و مرا به گریه مهمان میکردی ، قبل از آن دلخوشی تلخ که بر سر سفره اش نشستیم.

کاش تو را دیگر نمی دیدم ، کاش خزان تو را زودتر از من میگرفت.

اکنون جدایی بین ماست و دیوار تنهایی در کنارم، بر سرم سقف ندامت و در زیر پایم فرش حماقت.

الهی خزان شود زندگیت و طوفان ، سبزی بهار زندگیت را به زردی خزان برساند ، که بهار زندگیم را خزان کردی.

به دیدارم نیا، حتی در تنهایی ذهنم. که دیگر نمی خواهم حتی در رویاهایم با تو باشم. هر روز تنهاتر از دیروز ، هر لحظه خوشحال تر از قبل که دیگر نمی بینمت. اصلاً کاش هرگز ندیده بودم تو را

زخم دل

تمام آرزو هام مرد دارم منم میمیرم برام خیلی سخته حالا کجا باید دنبالش بگردم سراغشو از کی بگیرم چرا رفت بدی بهش کردم یعنی انقدر بد بودم که ارزش نشونه هم ازش نداشتم الان باید چیکار کنم کجا برم از کی بپرسم کجاست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زخم دل

گذاشته و رفته بدون هیچ نشونی دوسش داشتم اما باور نداشت خدا آخه چرا رفته چرا بی نشون رفته چرا نباید از دورم نگاش کنم

زخم دل

سخته برام که از دور نگاش کنم خیلی سخته ولی چیکار کنم بهش قول دادم که باهاش کاری نداشته باشم

از این ب بعد اینجا میشه تمام دوریهاش آه

تنهانشسته ام.... خدای من !....آنقدر خسته ام که تنها تو میدانی !...می دانی ؟!!.....یقین دارم که از عمق تنهاییم آگاهی....

با دیدگانی تار ... می نویسم ... برای تو و برای دل !

دل !....این دل تنگ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....

تو هستی ! .... در تار و پود لحظاتم.... اما ...

اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....

چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم... برای تو و از تو ! ....تویی که مهربانترینی...

خدایا !..........دریاب حال مرا که....از وصف حالم عاجزم....و خسته....

دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را....

صبر !....صبر را به من هدیه کن !

خدایا !...بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد ...و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم....

خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !

خدای مهربانم ای بی کران نازنین !...عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !

بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن ...ای قدرتمند بی نهایت کریم.

دوستت دارم ای مهربان ...تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت ...

با من بمان....خدا....با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم

دلتنگی هام9

تا تو بودی

کسی جرات نمیکرد

بغضم را بشکند

بغض هایم کهنه شدند

تو رفتی

 یاد تو ماند

که حالا

با او تمام بغض های کهنه ام را

 گریه میکنم

تو نیستی تا تا یادهایت را

با بودنت پرکنی

ومن دیگر

بغض هایم را نشکنم

 

هنوز وقتی به یادت می افتم آرام گونه هایم خیس می شود خاطره هایت یادگاری هایت خواب هایت همه بی تابم میکند

  تروخدا برگرد...

مهربانم این روزها حالم را که میبینی؟؟!!خسته ام .....تمام لحظه هایم را به دستت میسپارم مراقبشان باش.

دلتنگی هام8

چقدر سخته وقتي پشتت بهشه، دونه‌هاي اشك گونه‌هاتو 

خيس كنه اما مجبور باشي بخندي تا نفهمه كه هنوزم دوسش داري

.............................

چقدر سخته تو چشاي كسي كه تمام عشقت‌رو ازت دزديد

و به جاش يه زخم هميشگي‌رو روي قلبت هديه داد،

زُل بزني و به جاي اينكه لبريز كينه و نفرت بشي حس كني كه هنوزم دوسش داري


دلتنگی هام7

غم دوری داره این چشمای من دارم از دوریش داغون میشم

دلم گریه میخواد

دلتنگی هام6

دوری برای من ب معنای مرگه لطفا ازم دور نشو

دلتنگی هام5

سلام ب همه اونایی که بی معرفتی تو خونشون نیست

من هستم میخوامم بمونم و زندگی کنم تا آخرشم پیشتون هستم ولی یاد و خاطرش همیشه باهامه من قلبمو با زفتنش خاک کردم همین

دلتنگی هام4

سلامی دوباره من برگشتم ولی هنوز با خودم کنار نیومدم

از دوریت سر ب بیابان گذاشتم

سلام نمیدونم امروز شندومه یا ساعت چنده

چه رسم بده اونی که دوسش داری یکی دیگه رو دوست داره الان چند روزه من از عشقم خبر ندارم شاید میخوام تنهام بذاره که منو بیخبر گذاشته فک میکنم این آخرین پستمه باشه

ببخشید اگه اذییت کردم من دارم میرم از این دنیا نمیدونم این چه حسی هستش که من دارم ولی احتملا خیلی دیر باشه برای برگشت من حلالم کنید بای

دلتنگی هام3

امروز 91/4/14

ساعت:5:59

خوبی گلم خوشی؟؟ یادمه که بهت قول دادم تنهات نذارم توام قول دادی یادته ولی من موندمو تمام خاطراتت حالا من چیکار کنم با خاطرات ؟؟

هرچا که هستی سلامت باشی و با هرکی هستی خوش بخت بشی!!