سلام دوستان
همیشه سعی کردم تجربیاتم و احساساتم و باورهام رو در قالب شعر و ادبیات بیان کنم
ولی امروز می خوام با صراحت بیشتری حرف بزنم چون این تاپیک که می ذارم به اندازه ی کافی لبریز از
لطایف و زیبایی ها هست ( البته برای اهل دل )
نمی دونم از کجاش بگم .....
از نوجونی که تو کل زندگیش با حقایق و با بد و خوب زندگی یا بهتره بگم نقاط قوت و ضعف خودش اشنا بود
تونسته بود به حداقل درکی از زندگی برسه ولی..........
خیلی سخت بود......خیلی سخت بود که بدونی کار درست چیه ولی نتونی انجامش بدی
یا اگه انجام میدی خیلی سست و نا پیوسته باشه
یا شاید بهتره بریم عقبتر و به سالهایی که یه اقای ۳۰. ۴۰ ساله همسرش رو از دست میده
و هیچ وقت ازدواج نمی کنه
لابد فکر می کنید به خاطر وفاداری به همسرش بوده و افرین میگید
ولی اگه بدونید واسه یه هدف خیلی متعالی تر بوده به قدری متحییر می شید و این عمل رو
ستایش می کنید که وصفش از توان زبان خارجه
این اقای بزرگوار . این عارف . این عالم نه به خاطر عشق به یک شخص بلکه با عشق به تمام انسانها
تمام جوانی و یا بهتره بگم تمام عمرش رو وقف مطالعه . عبادت و تدریس میکنه
نمیدونم صحبت کردن در موردش توسط من کار درستی هست یا نه . چراکه واقعا از هر جای زندگی این
بزرگوار بگم کم گفتم
پیشنهاد می کنم خودتون به اشنایی بیشتر برسید و انشالله ......
aliakbar.ir
دوستان هرسوالی داشتید در خدمتم