تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

تمام عیب هایت را دوست دارم؛ جز نبودنت

برای من غم که زیاد شد

نوشته میشود

عشق که زیاد شد

نوشته میشود

درد که زیاد شد

نوشته میشود

.

.

.

نوشتن درمان من است انگار🧡

تو همیشه راهنمای خوبی برای من بودی....

چرا این راهنمایی رو ازم دریغ کردی؟؟

چه روز های سختی رو گذروندم ، که احتمالا تو میدونستی چطور میتونم به سادگی از پسشون بربیام

غمی دارم ، برای همه ی نامهربانی هایی که به ناچار تو رواداشتم

و برای تمام آنچه از رابطه مان ازبین رفته

امان

برای بزرگ شدن نیاز به شکست هست...

اما نه خرد شدن

آن هم به دست دیگری

گاهی دلم برای بیچارگی خودم میسوزه

برای شخصیتی ازم که از بین رفت

.

.

.

.

.

.

.

.

.

...

.

.

....

.

اشتباه اینجا بود که فقط باید برای خدا می‌بودو هرگز‌ نبود

ترسناکه...

اگه واقعا بیماری روانی باشه...

طفلی مامان💔

چه تلخی هایی 

کاش کاری ازم بربیاد......

برای همه ناراحتم 😔

ناراحتی بی ثمر...

بزرگ شدن هم عالمی دارد....

مثلاً وقتی فشار عصبی بالا رفت، دردِ شدیدِ توی پا، استخوان هایت را سوراخ می‌کند...

یا مثلاً درد می‌کشی از اینکه دیگران دردمیکشند از اینکه انقدر دوستشان داری ولی ناراحتت کرده اند، از اینکه ناراحتت کرده اند و تو قادر به فراموش کردنشان هستی ؛ اما دیگران اینطور نیستند

از اینکه شکسته ای، تلخی میان چند نفر را میبینی، کوتاهی ها را میبینی ، دلخور میشوی و میگویی چرا فلانی فلان کار را کرد یا نکرد...

بعد کمی آن طرف تر با خودت میگویی آدم باید مشغول خودش باشد، مشغول اعمال درست یا غلط خودش

آدم باید حواسش به رفتار خودش باشد...

رفتار های درست یا غلط خودش...

دلت برای به هم خوردن این رابطه های مهربانانه میسوزد

دلت برای اوقات خوشحالی میسوزد

خاطرات تلخ نمایان تر میشود

و در عین حال فراموش نمیکنی که دنیا همین چند روز کوتاه است

از دست دادن های دردناک و پشیمانی های طولانی و بی فایده...

کاش یاد بگیرم چطور باید با همه ی اینها دست و پنجه نرم کنم...

و در این میان انگار شکستنی تر ز ما وجود ندارد

ترس را از توی دل ما خواهد برد؛

و غصه را

و کاش یاد بگیری فراموش کنی

........

 

عاشق شو

اگه میخوای بهترین روز های عمرت رو تجربه کنی...

.

و اگر میخوای سخت ترین روز های عمرت رو ببینی؛

باز هم عاشق شو💔

 

 

 

(اصلاح میکنم روز های سخت تری هم وجود داره)

روزهای بد رو به یاد نیار....

 

روزهایی که دوست داشتنت رو نشون میدی

خودم رو بیشتر دوست دارم

 

 

Alone like childhood

روزی اگر خانه ای شخصی با حیاطی بزرگ داشته باشم، دورتا دورش را هورتانسیای آبی خواهم کاشت

و یک عالمه پیونی صورتی و رز ژولیت قرمز ....

آن وقت هر روز صبح که از خواب بیدار شدم اول از همه یک دسته گل از توی باغچه می‌چینم و میگذارم توی گلدان میز وسط خانه....

و

امیدوارم این آرزو که بابا برایم تمام این گل ها را بکارد، توی دلم نماند....

آخه دست بابا خیلی سبز است💚

 

چقدر من میچکه از این نوشته

 

سه شنبه میریم مشهد،

و شادی عجیب و غلیان یافته ای درونم جاریه...

حالم خوبه...

و هنوز...

♥️

 

مرسی امام رضای خوبم

ممنون خدای مهربونم بعد از اون اتفاق تلخ...

 

چقدر برای فردا منتظرم....

و شنیدن خبر خوب

.

.

.

.

.

اتفاق نیفتاد💔💲

(نوشته ویرایش یافته در تاریخ چهارشنبه سوم آذر ۱۴۰۰)

 

 

آذر ماه رو دوست دارم بخاطر دیدن ترکیب رنگ کرفس و پرتقال توی سینک ظرفشویی...🍊🌿

دلم برای بابا میسوزه

 

اون خیلی مهربونه

ادامه نوشته