اين وبلاگ با تمام احساسش از  تاريخ 1395/04/22

به بعد بسته ميشه چون مخاطبي وجود نداره ديگ..

اگر مخاطبش خوندش اين متن رو فقط بدونه خيلي نامرده...

بهاره (202)

مي دانــــي ..!..!

دلم يك جرعــه شــ ـراب ميخواهـــد

و هم آغـــوشي با تو كه مستم كنــــد.

خماره تنت هستم:::

به زمين و زمان ميكوبم تا 

كمي از آغوشت به من برســـد....

 

بهاره (201)

ای کاش بدونی

هنوزم که هنوز

یاد تو قشنگ ترین خاطره تو  عمرمه

 

بهاره (200)

آخ!!!

بوسیدمش....

دیگر هراسی نداشتم جهان پایان یابد...

من از جهان سهمم را گرفته بودم...93/6/8

بهاره (199)

اینجا حریم من است ...! حریم قلب کوچکم!

قفس تنهایی  من و حرف های ناگفته ام....

کسی دلش برایم نسوزد...!

من این قفس و تنهایی ام را دوست دارم!

تنهایی...

تنها اتفاق این روز های من است.

بهاره (175)

ادعای بی تفاوتی سخت است... ! 

 آن هم ، 

نسبت به کسی که ، 

زیباترین حس دنیا را ، 

با او تجربه کردی ...! 

بهاره (174)

تو سرم پر از حرفه

نه می دونم از کجا باید شروع کنم

و نه می دونم کجا باید تمومش کنم

و نه حتی می دونم باید به کی بگمشون

 

خستم ، از خودم ، تنهایی بزرگم و دل کوچیکم

همین !

بهاره (173)

آرزوی دستانت 

امروز که هیچ

در هفتاد سالگی هم 

چشمهایم را خواهد بست 

برای خاموش کردن ساده ی یک شمع

بهاره (172)


نــبوבنت رآ نـمـیتوآט بـآ هـیچ چیزے پر ڪرد،

باش تـا بوכنــت رآ بــہ رخ تـمآ Ґ دُنـیا بِکشمَ...

بهاره (171)


بہِتریـن لـذتـےڪہِ تـوے בنـیـا ہِست ایـنـہِ ڪہِ . . .

بـدونـے یہِ نـفـر خـیـلـے בوسِـت داره....

بهاره (170)


خدایا!

برای داشتنش با قسمتت میجنگم...

پس خط و نشان جهنمت را به رخم نکش!!!

که جهنم تر از نبودنش را سراغ ندارم...

بهاره (169)

بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است

وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی ،

که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای…

بهاره (168)


باهـــــــــــر کــــــــــس میشـــــــــه خنـــــــدیــــــــد....


ولـــــــــــــــــــی !!!


فقــــــــــط در آغــــــــــوش یـــــــــک نفـــــــــــرمیشــــــــ ــه
 


گـــــــــــــریــه کـــــــــــرد....

بهارم خیلی دلتنگتم....

بهاره (167)


دلتنگی سهم ماست از خاطراتی که یک روز خاطره نبودند ، زندگی بودند !

بهاره (166)


همـہ چيـزش خـآصــہ

لبخنـدش

تيپش

رفـتارش

اخــلاقـش

احــساسـاتـش

دوسـت داشتـنش؛

مـخـاطب نبودہ کـہ خـآصـ باشـہ

خـاص بوده کـہ مـخـاطب شـده

بهاره (165)

دوست داشتن یعنی اینکه: اونیکه هزاربارم ناراحتش کنی بازم بگه:
این دفعه آخره میبخشمت و بازم بااخم بیاد توبغلت...

بهاره (164)


 در این هیاهوی شلوغ

 ” یادت لحظه ای مرا گم نمیکند”

 و به هرجا میروم پیش تر از من آنجاست !

بهاره (163)

دلم که میگیرد هوای رفتن به سرم میزند نمی دانم کجا؟
امادوست دارم بگریزم ازجهان بی تو دلم می خواهدتمام ترانه های زیبای آبی توخاموش کنم دیگرغروب وطلوع خورشیدبی توبرایم معنایی ندارد بی توهیچ چیزرانمی خواهم

بهاره (162)

آغــــــــــوش تـــــــــو..
 ترســـــ های مــــرا می بلــــعد...
آغـــــوش تو یعنــــی من خوبـــــم بلنـــــــد نشـــــــــوی برویـــــــــــ
یک وقــــــــت بغلـــــــم کنـــــــــــ مـن از بازگشتــــــ بی هــــوای تـــــرس ها مــی ترســـــــــــم

بهاره (161)

ﺯﻧــﺪﮔـﯽ ﺯﯾــﺒــﺎﺳــﺖ

ﯾــﻌـﻨـﯽ ﺩﺭﺳـت ﺍﺯ ﻫــﻤــﺎﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐـــﻪﺗـــــﻮ ﺗـــﻤـﺎﻡ ﺯﻧـﺪﮔـﯽ ﺍﻡ ﺷــﺪﯼ ...

بهاره (160)

 من تنها آغوش تو را میخواهم


آغوشی که دنیایم در آن خلاصه میشود . . .

بهاره (159)


وقـتـی حـس میکـنم


جآیــی در ایــن کرِه ی  خآڪـی


تــو نفس میکــشــی و مـن


از هــمآטּ نفـس هآیتـــ ،،، نفس میکشم !


تـو بــآش !!!


هـوآیتـــ ! بـویـتـ ! برآی زِنده ماندنم ڪـآفـــی است …

بهاره (158)

مـن قصــه ی تـــ♥ـو را تا ابـــد اینگــونــه آغــاز میکنـــم:

یکـــی بــ♥ــود...

هنــوزم هستــــ♥ـــ...

خـــدایـــا!!!

همیشــه (بـــاشــ♥ـه)...

بهاره (157)


بعضی وقتا آنقدر دلتنگ کسی می شی
که اگه بفهمه
خودش از نبود خودش خجالت می کشه
دلتنگشم

بهاره (156)


گـــــاهی اوقات یــــاد بعضی ها

ناخودآگاه لبخنـــــدی روی لبانت مینشاند،


چقدر زیباست این لبخندهــــا


و چــــه دوست داشتنی اند این بعضی هــــا…

بهاره (155)


چقدر سخته یه نفرو واقعا دوست داشته باشی اما نتونی ابراز کنی...

چقدر سخته هرروز عکساشو ببینی،ببوسی،بعد با خودت بگی...دیوونه..اینی که بوس میکنی یه برگه کاغذ بیشتر نیس!

چقدر سخته...

بهاره (154)

درکلبه ی روشنم شبی را سرکن ، با دست صمیمی

ات مرا باور کن ، صد بار چنین گفتم و می

گویم باز، بی عشق تو زنده نیستم باور کن.

بهاره (153)

سر به هوا نیستم اما همیشه

چشم به آسمان دارم حال

عجیبی است دیدن همان آسمان

که شاید تو دقایقی پیش به

آن نگاه کرده ای.

بهاره (152)


روزهایی که می بینمت ، نفسم می گیرد

و روزهایی که نیستی ، دلم

اما

تو باش . . .

تحمل اولی آسان تر است. . .

بهاره (151)


مینوازم همه دلتنگی های پراز لعنتی ام را...

مینوازم تا بشنوی چقدردرگیرم..


درگیر تمام دلهره های ندانستنت...نداشتنت..نخواستنت ونبودنت..