این پست چسبیده همینجا!!!!D:

Daisypath Happy Birthday tickers

 

 

سلام به همه...

ببخشید نیستم...سرم شلوغه...

بچه ها مجبور شدم واسه یه جورایی کار عملی و اینا...یه وبلاگ بسازم...برید برام کامنت بذارین تو کلاس ضایع نشم...

مرسی:

www.shabnamfa.blogfa.com

آقا پسرا....مودب باشینا...معلمم میره میخونه...آفرین :دی

جیـــــــغ

دوستان همگی به اتفاق ورودم جیـــــــــــــــــــــــــــــغ!

نبودم یه چند وقت...درگیر اساس کشی اینا بودیم...بعدم باید نتو میوصلیدم حالش نبود!

دیگه این آخرا حال و حوصلم جور شد!

روز دوم ماه رمضون پای مبارک رو کردم تو یه کفش که من میز آرایش نو میخوام!

والا یه میز چوبی داشتم این از چهارم دبستان بود واسه خودش...دیگه خسته شدم...مامان اینام دیدن راس میگم گفتن باشه میریم!

این وسط مامانم گفت بچه زبون روزه میری اونجا میمیریا!

گفتم نه!

خلاصه بعد کلاس زبان راه افتادیم رفتیم دلاوران!

یه ذره راه رفتم گشنم شد...دو ذره رفتم تشنم شد...تو ذره سوم دیدم حالم مشکوکه!دیگه ذره چهارم پنجم بود که میز رو خریده بودیم ولی هنوز تو مغازه ه بودیم...بعد به فروشنده ه ،خیلی خانومانه...گفتم آقا...ببخشید...دت شویی کجاست؟یارو بیچاره جا خورد...رفتم تو دست شویی گلاب به روتون معدمم خالی بود...کم مونده بود خود معده مبارکو بیارم بالا!!!

وقتی اومدم بیرون دیدم همه صف کشیدن ببینن جنازم یا زندم...مامانمم اولین نفر با لیوان آب قند وایستاده بود!

خیلی سختی کشیدم بابت این میز آرایش!!!شکــ ــلکـــْـ هـــ ـایِ هلـــ ـــــن

امروز داشتم میومدم خونه،تو ایستگاه اتوبوس یارو ماموره خفتم کرد که خانوم کارت بزن!گفتم باشــــه آقا...فرار نمیکنم که!کیف پول همایونی رو در آوردم کارت زدم دیدم به به...اعتبار کوفتی کافی نیست!

شانس آوردم یارو نفهمید وگرنه...

قبل ماه رمضون یه روز با مامان اینا رفتیم بازار...اونجا یه خانوم غیر محترم میدید من دارم خرید میکنما...هی پشت سر من زر میزد که واه واه...دخترا پررو شدن...سد راهن وشکلک های ِ هلن....دیدم نخیر...ول نمیکنه گفتم خانوم راتو بکش از این بیخ برو رد کارت!داشت رد میشد نمیدونم از قصد یا اتفاقی پامو له کرد!

منم جوش آوردم....اون که رفت اون پشت منم رفتم یه جور نقش بازی کردم مثلا پام گیر کرده به چیزی جفت پا پریدم رو پنجه هاش!

دوستان...داریم به مدرسه ها...ناظما...مدیر...ابرو برنداشتن...مینزدیکیم....هَـــــی وای!!!



سلام به همگی!!!

جدا از هوای مزخرف و گاهی روز های مزحرف تر ولی خب....خداروشکر

اساس کشی داریم...یه ماهه خیر سرمون میخوایم اساس کشی کنیم!!!شکلک های ِ هلن

یه بار بنگاهیه ناز کرد یه بار فروشنده یه بار ما یه بار ... دست آخرم نقاشه اومد جا نمونه اون ناز کرد شاگرداشم دیدن همه دارن ناز میکنن کم نیاوردن ناز کردن!!

تو این هیرو ویر IE منم هنگیده هیچیو باز نمیکنه!!!

دیروز داشتم با دوستم میچتیدم صحبت نابرده رنج بود!!!

عوضی 4تا عکس بهم نشون داد ته قصه معلوم شد!گفتم عزیز من مگه مرض داری آخه؟Beggingگفت خب تو نبین گفتم چرا چرت میگی؟!خی حس فضولی نمیذاره نبینم...خیلی حالم گرفته شد!

خدا کنه تهش اون نشه...نالاحت کننده میشه!

ای از این دختره مرضیه بدم میاد....خود هنرپیششو خیلی دوست دارم...ماهه!ولی این نقشش خیلی چ***

ولی از طرفیم حق داشت...اما تند رفت!

به قول دکتـــر نیما افشار،اساسا اینجور مواقع باید یکم بیشتر عقل به خرج داد!

حالا اینارو هیچی...قهوه تلخم تا یه ماه دیگه نیست....

فقط باید نشست تا ماه رمضون فیلما رو دید!!!شکــ ــلکـــْـ هـــ ـایِ هلـــ ـــــن

ستایشم دیگه نمیخوام ببینم!کارگردانش افسردگی داره انگار....همه زرت زرت میمیرن!

آخرشم احتمالا نسل همه منقرض میشه خلاص!

***

رفته بودم بانک،یارو کارمنده بیچاره داشت از دستم خل میشد!

رفتم تو بهش گفتم آقا من بار اوله تنها میام بانک...هیچیم بلد نیستمشکــ ــلکـــْـ هـــ ـایِ هلـــ ـــــن ..همچین قیافه گرفت گفت خیالتون راحت باشه خانوم!!شکلک های ِ هلن

خیالتون راحت باشه که کاری که تو نیم ساعت حل بود،2 ساعت طول کشید!!!

بانکه داریم؟!

***

برای اونایی که پرسیده بودن:

موزیک وب:

Toxic.........Britney Spears

کارنامه

سیلوم ملیکم

امیدوارم تا الان تو این هوا ذوب نشده باشینخداوکیلی هوای مزخرفیهSmiley

رفتم کارنامه گرفتم.....جاتون خالی که حسابی ترتیب برگه ی بیچاره کارنامه رو با نمره های قشنگم دادمحالا نمره نهاییا رو میذارم:

فیزیک(تخصصی)=۷۵/۱۴

برنامه سازی۱=۱۷

بسته های نرم افزاری۲= ۱۷ Rolling Pin

دین و زندگی۲= ۵/۱۸ Arabic Veil

زبان فارسی ۲= ۱۴

ادبیات فارسی۲= ۷۵/۱۸

زبان انگلیسی۲= ۱۹

ریاضی= ۲۵/۱۳

جغرافی عمومی و استان = ۷۵/۱۶

تربیت بدنی۲= ۱۸

آمادگی دفاعی= ۱۹

عربی۱/۲ =  ۷۵/۱۵

انضباط=۵/۱۸

معدل کل= ۱/۱۷

 

یه پست بی اسمایلی!!!:(

یکشنبه...اول خرداد....امتحان ریاضی....کله سحر از خواب پاشدم مثلا خیلی سحر خیزم خیر سرم!!!خلاصه که لفت و لعاب  رفتم سر جلسه گلاب به روتون ر*** اومدم خونه شروع کردم به صلوات فرستادن که رد نشم!!!

سه شنبه...سوم خرداد....امتحان دین و زندگی.....روز قبل مثل خر خوندم((تبلیغات:جزوه بنی هاشم غوغایی کرد))روز امتحانم خلاص خوابیدم امتحانم عالی بود!

پنجشنبه....پنجم خرداد.....امتحان برنامه سازی 1....اگه امتحان رو یه نردبوم 20 تایی فرض کنیم17  میشم

شنبه...هفتم خرداد....امتحان زبان فارسی کشوری......فقط مونم کدوم بی وجدانی سوال طرح کرده بود که ر***

دوشنبه...نهم خرداد....امتحان سیستم عامل 1.....توپـــــــــــــــــ

چهارشنبه...یازدهم خرداد...امتحان زبان انگلیسی.......عالی!!!

پنجشنبه...دوازده خرداد.....امتحان آمادگی دفاعی....یه سوال غلط نوشتم!

دوشنبه....شونزدهم خرداد....امتحان فیزیک تخصصی.....خداییش نمیدونم چی غلط بود چی درست...در کل عالی نبود گندم نبود!

چهارشنبه....هیژدهم خرداد....امتحان عربی2/1....خدا برداره نسل این عربیو

واسه بقیش دعا کنین!!

مونده نرم افزار...جغرافی...ادبیات!!!

فعلا همین...اصلا سوژه باحال واسه آپ گیرم نمیاد...

اسمایلیم اومدم بگذارم بلاگفا گفت نمیشه...نمیدونم چی چی ِ غیر مجاز داره!!!

 نانایم که عوض شده!!!عاشقشم!!!

فهلا همین تا بتونم با اسمایلی بیام!!!

راستی....هرکی دلش میخواد منو لینک کنه فقط بیاد بگه با چه اسمی لینک کنم!

ممنون از همه شماهایی که تو این مدت به فکرم بودین!

این پست کلی لفت داره!!!

با دقت بخونین...در صورت لزوم نُت بردارین!!!Computer

معرفی نامه:

سمانه ← همکلاسیم((در حد تیم ملی شیطون))

سحر ← همکلاسیم ((به پای سمانه نمیرسه...ولی شیطون))

سپیده← همکلاسیمو خواهر دوقلوی سحر((خیلی شیطون نیست..اما درس خونه))

محیا ← همکلاسیم((درس خون و گاهی اوقات شیطون...اما بیشتر اسمش بد در رفته))

نسترن ← همکلاسیم...درسش خیلی بد نیست...شیطون بود قبلا..اما الان خیلی بهتره!

مینو ← چندش کلاس...کسی که همه ازش متنفرن...همه!!!

معصومه ← کسی که کلا درس نمیخونه و اسمش به شدت بد دررفته!

لاک پشت ← باعث شر

زهرا ← بغل دستی اسبق...نخودی جریان


دیروز مینو و نسترن و سحر و سمانه دعواشون شده  بوده...در حد کمی تا قسمتی کتک کاری!

ناظممونم اومده جداشون کرده!شکلک های هلناینا هم همه با مینو قهر کردن!

امروز سحر و سپیده لاک پشت معصومه رو که قبلا قرض کرده بودن پس آوردن!

مینو هم فقط جعبه شو دیده بود و از سر لج رفته بود پایین به ناظممون گفته بود اینا گوشی دارنشکلک های ِ هلن...اونم اومد بالا و سحر و سپیده و محیا و نسترن و سمانه رو برد پایین!کیفاشونو گشته بود و چیزی پیدا نکرده بود(نمیدونم عکس BF سمانه رو دیده بود یا نه)!

بعدبهشون گفته بود پس گوشیتون کو...اینا هم گفته بودن ما گوشی نداریم...اون لاک پشت بوده!ناظممونم اومد بالا جامیز معصومه رو گشت و لاک پشت رو یافت!لاک پشته هم گرخید رفت تو لاکش!

همه رو فرستاد بالا به جز سحر و سمانه!

اونم چون اینا سر کلاس داشتن با تیغ رو پاشون اول اسم BF هاشونو میکندن...اینو من مطمئنم که مینو نگفته بود ولی حدس میزنم کی رفته گفته!!!

خلاصه که شری شد...مامان سحر و سپیده فشارش افتاد غش کردSmiley...سمانه که طفلک مامان نداره خواهرش اومد بود گریه میکرد...این وسط زهرا هم بردن پایین به این جرم که چرا نیومدی بگی اینا دارن رو پاشون رو با تیغ میزنن!هرچند که زود ولش کردن ولی خدایی بیگناه بردنش پایین!

ناظممون اومده بالا میگفت باید دست و پای همتونو ببینم!به من که رسید((ادامه مطلب برا خانوما))

خیلی اعصابامون خورد بود....

دلم سوژه میواست واسه آپ...اما این واقعا بدترین اتفاقی بود که میشد برا دوستام بیفته!

براشون دعا کنین....Begging

رمز قبلی

ادامه نوشته

روزگار....

به هیچ عنوان حال و حوصله آپ کردن ندارم...

جدیدا هیچ اتفاق سوژه ای برام نمی افته!

جز:

سر امتحان شفاهی ادبیات،آیلار دوستم،داشت به زهرا اون یکی دوستم و بغل دستیم،تغلب میرسونید!اسم کتابه (تا نا کجا)بود...زهرا اشتباه شنید گفت (دانا کجاست؟)...مرده بودیم از خنده!

امروزم آیلار هی میزد بهم که به دفتر دار مدرسه مون نگاه کنم...روسریش زرد و تابلو بودHairdo...هی گفتم صبر کن...میبینم...گیر داد..آخر دفتر دارمون فهمید...اومد بخلمون کرد...گفت عیب نداره!Console

میشه گفت اکثر امتحانامو گند میزنم فرت و فروت....از خودم نا امیدم!شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

کارت اهدا ی عضوم جور نمیشه....اعصابم خورده....شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

همین....بخدا حرفم نمیاد....شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

احتمالا چند وقت نمیام آپ کنم....فقط دلم میخواد برگردم ببینم یادتون رفته...همه تونو کشتم....افتاد؟شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

دعام کنید....خواهــــــــش!!!

چرت و پلا نوشتـــــــــــــــ:

رمز قبلی!!!

ادامه نوشته

Keep On Dance Till The World Ends...

۱-سلام

۲-کامنت های پست قبل،بیشترشونو نتونستم جواب بدم....از همه بخاطر اینکه به فکرم بودن ممنون...هر کیم که قرار بوده لینک کنم و لینک نکردم بگه!!!

راستش من بعد اون روز اخراج شدن...دوروز دیگه ام اخراج شدم!یعنی ناظمه زنگید گفت فردا و پس فردا هم نیا...منم نرفتم!

هنوزم ابروم همون ریختیه!

یه کلیپ از بریتنی دانلود کردم...کلیپ همین نانای وبلاگه...بعد مثلا دنیا داره تموم میشه...تو یه خیابون یه چاهه...همه میرن اون زیر میرقص....اصلا یک چیز خنده ایه...مثل کلیپ Hold It Against Me...اونم خیلی چرته...اصلا سر و ته نداره!

هنوز در به دره کارت اهدای عضومشکــ ــلکـــْـ هـــ ـایِ هلـــ ـــــن ...خوشبختانه شرط سنی نداره ولی آدرس میخواد که کارت رو بفرستن اونجا...منم نمیتونم آدرس خونه رو بدم...نمیخوام کسی بفهمه...دوستامم همه میگن آدرس مارو بده بعد میترسن پا پس میکشن...راستم میگن...ممکنه شر شه!گیجولیدم....

یه خواهش دارم...برین اینجا و عضو شین...مال انجمن محکه..کمک به بچه های سرطانی!

مطمئن باشین راسته...دوست مامانم دکتره..از فرانسه اومده بود یه مدت اینجا افتخاری کار کنه...میگفت خیلی به بچه ها کمک میشه...احتمالا بیشترتون میشناسید اینجارو...ولی دیگه ماهی 1000 تومنو همه میتونن به یه سری بچه ی بی گناه کمک کنن!

اینجا به یه وبلاگ تکوونی خفن احیتاج داره....خیلی از لینکا باید حذف شن!

اونایی که میاین اینجا لطفا فقط عنوان وبلاگتونو برام بذارین که من وقتی دارم بعضی از لینکارو پاک میکنم لینک شما هم اشتباهی پاک نشه!

جدیدا فقط میخوابم...از مدسه میام میخوابم...بعد ساعت 7 بیدار میشم یه چیزی میخورم یه ذره درس میخونمReading a Book دوباره ساعت 12 این طورا میخوابم....خسته شدم بس که خوابم!

ادامه مطلب...با رمز قبلی

بعدا نوشت مهم:خیلی از لینکا پاک شدن...اگر لینک کسی رو اشتباهی پاک کردم بهم بگه...

 

ادامه نوشته

VOODOO!!!

از مدرسه اخراج یه روزه شدم!!!

قبل عید ناظممون مهربون شد گفت میتونین تو عید ابرو هارو صفا بدین....ما هم صفا دادیم!

امروز رفتم مدرسه دیدم به به...همه خوجگل کردن!

ناظمه هم شاکی شد گفت چرا همتون همچینین؟ماهم گفتیم خودت گفتی دیگه!بعد گفت باشه ولی هفته دیگه همتونو میبینم!خلاصه که ما رفتیم بالا و همه چی تموم شد!زنگ تفریح داشتم با همین ناظمه خوش و بش میکردم یهو اون یکی رسید دید!فهمیدم حسودیش شد!یهو زنگ آخر دوبازه همون ناظمه که گفته بود تا هفته دیگه وقت دارین اومد خفتم کرد که چرا ابروهاتو برداشتی؟گفتم ا...خانوم شما خودتون گفتین تا هفته دیگه OK و اینا...گفت نه نمیخواد بری سر کلاس!منم بســـــــــــــــی سگ شدم گفتمم باشه!اتفاقا فیزیکم داشتیم...برادر معلم فیزیکه فوت کرده بود معلمه هم اصلا اعصاب مصاب نداشت!قبلش داشتم به دوستم میگفتم یه بهونه برام جور کنه نرم سر کلاس...بهونش جور شد!بعد دیگه ناظممون اومد گفت تو چرا شرمنده نیستی...گفتم جان؟گفت شرمنده..شرمنده...چرا شرمنده نیستی؟گفتم از چی؟گفت از ابرو...گفتم چون شما خودت اجازه دادی!!گفت آره!تو دلم گفتم ای بچه پررو...بعد گفتم خب دیگه منم چون شما اجازه دادی برداشتم...الانم صبر کنی در میاد...گفت نه نباید بری سر کلاس منم رفتم نشستم تو حیاط کتاب خوندم....احساس میکنم تا فیها خالدونش داشت جلز ولز میکرد..اون یکی ناظمه هم که زیراب زده بود بســــی خوشحال بود!دیگه بهم گفت فردا مدرسه نیا که ابروهات در بیاد...میخواستم بگم آخه خنگوله نفهم ابرو ی کی یه روزه در میاد؟دیدم ا....خودش ابروهاشو تیغیده جاش تتو کرده تو  دلم گفتم همون پس...چون ابرو نداری زمان دستت نیست!

اه...زنیکه نفهم!

این همه موهاشون رنگ شدست و مانتو هاشون کوتاه و زیر چشاشون سیاه و ناخوناشون مانیکور شده نمیبینه بهد دوتا دونه تار ابرو من براش قانون شکنیه....عقده ای

توروخدا دعا کنین هر دوتاشون به خاکستر بشینن

حالا از ابرو هام عکس انداختم بذارم ببینین PC خل و چلم هنگید!

مسخره های روانی...ایشالا نسلتون بر بیفته

کتک نوشتـــــــــــ:بخدا قسم دفعه دیگه بگین آپین میام وبتون فحش میدم...خودم میدونم کیا آپیدن دیگه...میام

کتک نوشتـــــــــ:جرات داری نانا یمو گوش نکن...

کتک نوشتـــــــــ:دعا میکنی برام یا بیام؟

کتک نوشتــــــــــ:شیطونه میگه برم سیاهشون کنما.....((شهرزاد گرفت چی میگم))

کتک نوشتــــــــــ:عاشق این نانایم...به شدت دوسش دارم...فجیع و وحشتناک!!!

کتک نوشتـــــــــ:دلم اون حلقه ی اول پستو میخواد...اگه داشتمشا....میترکوندم دنیا رو همه رو خلاص میکردم!!!به خدا!