انتظار...

شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم

به جلد رهگذر اما به انتظار تو بودم

نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم

خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم

(شهریار)

خودمانی

  • وقتی تمام احساس دلتنگیت را با یک " به من چه "پاسخ میگیری .... به کسی چه " که چقدر تنهایی "
  • فراموش کردنت کار آسانی است ! کافی است دراز بکشم ، چشمهایم را ببندم و نفس نکشم !

  • برای شکستن من يک اخم کافی بود،نيازي به فرياد نيست.برای اشک ريختنم سکوت توکافی بود، نيازی به قهر نیست.برای مردنم حرف رفتنت کافی بود،نيازی به انجامش نیست!

  • گمم نکن.... در گوشه ایی ازحافظه ات آرام مینشینم فقط بگذار بمانم..!  

توازن ظاهر و باطن...

 ‎  می گویند : شاد بنویس ...

نوشته هایت درد دارند

و من یاد ِ مردی می افتم ،

که با کمانچه اش ،

گوشه ی خیابان شاد میزد...

اما با چشمهای ِ خیس ... !!

نبودن من و تو...

در خود شـــکسـتـم....

 و تــو صــدای قــهـقـهـه هـایـــت دنـــیا را لـــرزاند! قـانـون طبـیـعـت اســت

 موج وقتـی ســـــــــرش به سنـــــــــگ می خــــورد در خــــــــود می شـکنـد وساحل کف می زنـــــــــد

 

  • باورت بشود یا نه روزی می رسد که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد.

  •  برای نگاه کردنم،

  •  بوسیدنم،

  •  خندیدنم

  •  برای تمام لحظه هایی که کنارم داشتی......... ...

  •  روزی که نیستم دلت برای همه اینها تنگ خواهد شد.....

  • روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود....

  •  می دانم روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد بود

  • تقسیم تنهایی...

    همیشه دور بودن معنای فراموش کردن نیست گاهی فرصتی است برای دلتنگ شدن!

  • میـدونید بن بست زنـدگی کـجـاست ؟ جــایــی کـه نـه حـــق خــواسـتن داری نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن

  • گفتی دهنم بوی شیر میده و رفتی! 

  • هی لعنتی . . . . .!!

  • امشب به افتخارت دهنم بوی مشروب . . .

  • .بوی سیگار . . .

  • .بوی دروغ هم میده . . . . .

  • برمیگردی؟؟؟!!!

  • دغــــدغــه های خــــود را در آغـوش بگیــر و بخـــواب هیـــــــچ کس آشفتگــــی ات را شانـــه نخـــواهد زد این جمــــع پر از تنــــهایــــی است .

  • دیگر تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد.... یک بار قسمت کردم،چندین برابر شد....

  • سالهاست که مرده ام بی تو نه بوی خاک نجاتم داد، نه شمارش ستاره ها تسکینم... چرا صدایم کردی ؟ چرا ؟

  •  من زخمهای بی نظیری به تن دارم، اما تو مهربان ترینشان بودی…
    عمیق ترینشان، عزیز ترینشان..

    بعد از تو آدمها تنها خراشهای کوچکی بودند بر پوستم
    که هیچ کدامشان، به پای تو نرسیدند..
    به قلبم نرسیدند