رنگارنگ
ســــلـــامــــــ خــدمــــتـــ دوســـتــان گــرامـــی فـــقــــط اومـــــدمـــ ســــلــــامــــی عــرض کــنــــمـــ انـــشـــاالــلــه هـــمــــیــــشـــــه شــــاد بـــا شـــیـــد از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم مادر! من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ، بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی ، که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای… قفل لبان مرا ، کلید بوسه های تو باز میکند .... بعد از تو دیگر روز و شب برایم فرقی ندارد، در روز نه خورشیدی هست و نه آسمان آبی، در شب نه ماهی هست و نه مهتابی ... دیگر بعد از تو هیچکس جای تو را در قلبم نمیگیرد... همه ی بغض هایم را در گلو خفه کرده ام تا . . . دیشب تو را در خواب دیدم، امشب زودتر میخوابم تا تو را بیشتر ببینم، اگر بدانم که مردگان هم خواب می بینند، من هم میمیرم تا تو را همیشه ببینم درخت دوستی رو با قلب میکارن نه با دست ! تو را من با قلب دوست دارم نه با حرف . . دردناک ترین جدایی ها آنهایی هستند که نه کسی گفت چرا و نه کسی فهمید چرا الهی قربون اون دلت برم صدفها صدای دریا را با خود دارند من اگر دفتر نفرین شده اندوهم دیگه یار نمیخوام وقتی که میبینم عشق دروغه چراغش بی فروغه دلتنگی همیشه از ندیدن نیست پیاز را هم که خورد میکنی اشکت در میاد!!! از پیاز هم کمتر بودم مرا
خورد کردی اما خندیدی.... دور که میشوی دلم برای مَلچ مُلوچ هایت تنگ میشود شال گردن گرمم را به گردن سرد احساساتت بینداز ، تحمل این همه سردی احساس سخت است آغوشت ٬ علم را زیـر سوال می برد ! آنقدر آرامم میکند که هیچ مُسکنی جایش را نمی گیرد ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی ، رفتی؟ بسوز که این همه آتش سزای توست خوشی با خوبی فرق دارد به خاطر خوبی ها از خیلی خوشی ها ، باید گذشت وقتی گریه میکنی “زیباتر” میشوی اما بخند من به همان زیبا که “تر” نیست ، قانعم بی انصاف با کدام لالایی وجدانت را خوابانده ای که این چنین بیخیال ما شدی شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات؟ روزی که از توجداشم روز مرگ خنده هامه روزتنهایی دست هام فصل مرگ خنده هامه قلب خانه ای است با دو اتاق خواب در یک رنج و در دیگری شادی زندگی می کند نباید زیاد بلند خندید و گرنه رنج در اتاق دیگری بیدار می شود گناه من این بود... کاش قلبها وسعت مى گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت کاش توى جاده زندگى خنده هم از گریه سبقت می گرفت دل اگر بی غم بود اگر از بهر پرستو قفسی تنگ نبود زندگی، عشق ،اسارت، قهر، آشتی همه بی معنا بود خاطره ها را رشوه میدهم به روزهایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید ! سهم “من” از “تو” عشق نیست ، ذوق نیست ، اشتیاق نیست همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند ! نازنین تر ز تو کَس نیست که یادش بکنم سر و دل عاشق یک ناز نگاهش بکنم تا زمین هست و زمان هست بگویم ای دوست تو عزیزی و عزیزان به فدایش بکنم . . . سلام خدمت تمامی دوستانم خوبم تولد24 سالگی مه تولدم مبارک کـــــــــــم بــاش از کم بودنت نتــــــــرس اونی که اگـه کم باشی ولــــــــت میکنه، همونه که اگه زیـــاد باشی حیفو میلت میکنه. . . دلبری از تو ، دلبستگی از من ، عاشقی از تو ، وابستگی از من دلم رفت و دگر جانی نمانده ، به ابر دیده بارانی نمانده ، ببین این حال و احوال خرابم ، بجز درد و پریشانی نمانده. سلامتی اون سربازی که ۵۵ دقیقه واستاد تو صف تلفن
که ۳ دقیقــه با عشقش حرف بزنه،
ولی هرچقد زنگ زد بازم پشتخطی بود ! آنروز که کارِ همه میساخت خداوند
ما دیر رسیدیم و، به جائی نرسیدیم
الهی فندق بشی سنجاب بشم گازت بگیرم بعدش سمی باشی مسموم بشم برات بمیرم ! گاهی فرار می کنم از فکر کردن به تو نیمه گـُمشده ام نیستی که بـا نیمه ی دیگــر به جُستجویت برخیزم تو… تمام گُمشده منی . . . تو نیامده بودی که جای خالیت را پر کنی اومده بودی ببینی من با جای خالیت چه می کنم . . . پروردگارا ، آرامش را همچون دانه های برف ، آرام و بیصدا به سرزمین قلب کسانیکه برایم عزیزند ، بباران . . . دوستت دارم ، رازیست که در میان حنجره ام دق میکند ، وقتی که نیستی . . . همه ی بغض مــــن تقدیم غرورت باد! غروری که لذت دریا را به چشمانت حـــرام کرد . . . نفسم ، تو در شمالی و من در جنوب کاش دستی نقشه را از میانه تا کند . . . وقتی کسی رو دوست داری ، این یه چیزه ! وقتی کسی تو رو دوست داره ، این یه چیز دیگه ! اما وقتی کسی رو دوست داری که تو رو دوست داره این یعنی همه چیز ! پرسیدند : دوستش داری ؟ گفتم : دنیای من است گفتند : دوستت دارد ؟ گفتم : تنها سوال من است همیشه در ریاضیات ضعیف بودم سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من . . . قدِ تو به عشق نمیرسید غرورم را زیر پایت گذاشتم تا برسد ، اما باز هم نرسید . . . یارم ازبهر فراقت به کجا سربزنم/شوق دیدارتو دارم،به کجاپربزنم...؟ پاهایم را که درون آب می زنم، ماهی ها جمع می شوند شاید این ها هم فهمیده اند / عمری “طعمه روزگار”بوده ام . . . کاش میدونستی مهم تر از دلم اعتمادم بود که شکستی . . . با کسی نباش که از بی کسی اش مینالد... به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نزاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره.... خارم ولی به سایه ی گل آرامیده ام با یاد رنگ و بوی تو ای نوبهار عشق / همچون بنفشه سر بر گریبان کشیده ام . من که به هيــــــچ دردی نميخورم... چه خوش خیال است ، فاصله را میگویم ، به خیالش تو را از من دور کرده نمیداند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من . صد سنگ بزرگ در مقابل داریم معشوق خودش می برد و می دوزد / انگار نه انگار که ما دل داریم . دوست دختر غضنفر 300 کیلو آرایش کرده میگه ببین من چه دافی ام ... غضنفر میگه صورتتو بشور لااقل ببینمت !!! و من هنوز مانده ام که بین هابیل و قابیل کدام را انتخاب کنم...! و خداوند زمین و آسمان را آفرید... من توأم حالا تو کدومی؟؟! با آنکه ز ما هیچ زمان یاد نکردی ای آنکه نرفتی دمی از یاد،کجایی؟ هوس صد شرف دارد به عشقی دروغی که ریاکارانه خیانت می کند . . . تنها خداست که میداند "بهترین"در زندگی تو چگونه معنا می شود ، من آن بهترین را برایت آرزو می کنم. موج آرام نگاهت لاف دریا را شکست / از حصار شب گذشت و مرز فردا را شکست / غم بر روی شانه هایم سالها لم داده بود / مهربانیهای تو ، قندیل غمهایم شکست. حکایت دادن شارژ به طرف... !!! 1000تومنی: مرسی عزیزم (تو دلش ای گدا) 2000: ای جانم...ممنون گلم دستت درد نکنه (تودلش:یادم باشه واسش بخرم دور برنداره) 5000: وای ممنون عشقم،خیلی میخوامت ،بیا این بوس برای تو 10000 : الهی من فدات بشم تو همه زندگی منی ، بیا بغلم،کجایی بیا ببینمت دلم برات یه ذره شده. . . 20000: دیگه کسی اینقدرا هم خر نشده از اینا بخره! فرا رسیدن ماه زولبیا و بامیه، بی خوابی شبانه گرسنگی روزانه، روز شماری ماهانه پرخوری سحرانه، افطاری شاهانه و توقع آمرزش سالانه ! مبارک باد! باز ماه رمضان آمدست و روزه رایگان گشت بلیط اتوبوس و موزه باز در بند شدند لات و ابلیس و هبل باز بلبل به چمن می فروشد غمزه بعد افطار دلت گرد و قلمبه گردد بس که خوردی کباب جوجه یکروزه ! ما فردا شب واسه افطار میایم خونتون (ستادایجاد رعب و وحشت درماه رمضان) ! تابلو هلال احمر رو به غضنفر نشون میدن میگن معنی این تو جاده چیه؟ میگه به ماه مبارک رمضان نزدیک میشوی ! به طرف میگن چرا روزه نمیگیری؟ میگه : مشکل دارم، نمیشه میگن مشکلت چیه ؟ میگه : گرسنه ام میشه ! ای کسانیکه روزه نمیگیرید…….حداقل افطار کنید….. ! چون از قدیم گویند کار را آن کرد که تمام کرد ! هرچند که روزه است حاجی رمضان تا خرخره می خورد حقوق دگران یک ذره غبار اگر رود توی گلوش از بابت روزه می شود دل نگران ! مارا به دعا کاش نسازند فراموش رندان سحرخیز که صاحب نفسانند . . . فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بر شما مبارک کوله بارت بر بند ، شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم بشناسیم خدا و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم ، میشود آسان رفت میشود کاری کرد که رضا باشد او . ای سبک بال ، در دعای سحرت ، هرگز از یاد نبر ، من جا مانده بسی محتاجم . . . التماس دعا نظر یادتون نره دوستای گلم اگر روی زمین خیس راه رفتی دیدی کفشات خیس نشد بدون دل یکی فرش زیرپاته! تو را چون موج دریا دوست دارم / تو را چون عطر گلها دوست دارم / بخند ای غنچه ی گلزار هستی / که من خندیدنت را دوست دارم نم نم عشقت را با دریا محبت دیگران عوض نمیکنم . . . روح من باش که من مرده ی توام، عاشقم باش که من چشمه ی جوشان توام عاشقم کردی و گفتی که عاشقان دیوانه اند / عاقبت عاشق شدی، دیدی که خود دیوانه ای؟!؟ بگم سلام دلی میگیره بگم علیک دل میمیره فقط میگم دوست دارم اینجوری آروم میگیره دیگر نمیدانم که را باید صدا زد / این قلب را تا کی به طوفان بلا زد / من باغبان فصلهای انتظارم / تو خوب میدانی من اینجا بی قرارم . کاش فاصله ها اجازه می دادند وقتی قلبها به یاد هم می تپند ، در کنار هم باشند بر فراز نماي خارجي آرامگاه داريوش كبير در نقش رستم و همچنين بالاي مقبره جنوبي بر دامنه كوه رحمت طرف شرقي تخت جمشيد ، كه احتمالا" به اردشير دوم و يا اردشير سوم ، شاهان هخامنشي ، متعلق است ، 28 نفر نمايندگان كشورهاي تابعه كه در دو رديف اريكه شاهنشاهي را روي دست خود نگه مي دارند . به طرز هنرمندانه اي نقر گرديده است . مليت اين اقوام به سه خط ميخي پارسي و عيلامي و بابلي معرفي گرديده است . دونفر نماينده ديگر هم طرف طرف چپ و راست تخت سلطنتي حجاري شده . گرچه همين نقشه بر فراز تمام آرامگاههاي شاهنشاهان هخامنشي برده است ، فقط در اين دو جاي نامبرده كتيبه دارد . ترجمه کتيبه به فارسي به نقل از: « فرمانهاي شاهنشاهان هخامنشي ، رلف نارمن شارپ » اگر فكر كني كه چند بود آن كشورهائي كه داريوش شاه داشت پيكرها را ببين كه تخت را مي برند ، آنگاه بتو معلوم مي شود ، ( كه ) نيزه مرد پارسي دور رفته . آنگاه به تو معلوم ميشود ، ( كه ) مردي پارسي خيلي دور از پارس جنگ كرده است . داريوش شاه گويد : اين كه كرده شد آن همه را به خواست اهورامزدا كردم . اهورامزدا مرا ياري كرد تا هنگامي كه كار را بكردم . اهورامزدا من و خاندان سلطنتي ام را و اين كشور را از زيان محفوظ دارد ! اين را من از اهورامزدا درخواست مي كنم . اين را اهورامزدا بمن بدهد ! اي مرد ! فرمان اهورامزدا ، آن به نظر تو ناپسند نيايد ! راه راست را ترك منما ! شورش مكن ! به جنونم می کشانی وقتی که در تکرار کوتاه یک دیدار، به رفتن می اندیشی اگه آفتاب میسوزونه ، بیخیال ، آخه تو سایه بونی اگه آدما وفا ندارن ، بیخیال ، آخه تو مهربونی اگه من برات میمیرم ، بیخیال ، آخه تو لایق تر از اونی که میدونی . . . حالا که رفته ای این روزها دلتنگم دلتنگم که رفته اند آن روزها ناز کمتر کن که من اهل تمنا نیستم / زنده با عشقم ، اسیر سود و سودا نیستم عاشق دیوانه ای بودم که بر دریا زدم / رهرو گمگشته ای هستم که بینا نیستم . . . عجب موجود سخت جانی ست دل ! هزار بار تنگ میشود،میشکند،میسوزد،میمیرد و باز هم برایت میتپد! دیروز اومده بود دیدنم ، با یه شاخه گل سرخ و همون لبخندی که همیشه آرزوش رو داشتم گریه کرد و گفت دلش برام تنگ شده ، ولی من فقط نگاش کردم ، وقتی رفت سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود . . .
باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم
زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من
مرده متحركي هستم ،در ميان زندگان!
غزلي هستم بي بيت!
شمعي كه هرگز روشن نخواهد شد!
و پروانه اي كه تا آخر عمر
در حسرت سوختن ،خواهد ماند!
وقتی که برگشتی تمامشان را به پایت بترکانم !
که همه بگویند اشک شوق است نه گلایه از تو . . .
که مثل یخچال فقرا هیچی توش نیست
فلس های ماهی ، بوی ماهی را
اما استخوان های انسان هیچ نشانی از وفا ندارند
اگر از نسل گلی هـرزه به روی کوهم
اگر از کل جهان وارث یک احساسم
تو همان آدمک چوبی پیمان شکنی
که فقط لایق آتش زدنی
آخه وقتی که وفا نیست عشق و عاشقی چیست ؟
لحظه های دیدار با همه زیبایی
گاه پر از دلتنگیست
کاش دستانم آنقدر بزرگ بود که می
توانستم چرخ و فلک دنیا را به کام تو بچرخانم
نبودنت را با ساعت شنی اندازه گرفته
ام ، یک صحرا گذشته است !
گاهی به آسمان نگاه کن ، شاید کبوتری
خسته به آشیانه ی دلت محتاج باشد
دوریت زمستانی دیگر است ، کمتر از من
دور شو ، باز سرما خورده ام
گفتی اندر خواب بینی بعد این روی مرا /
ماه من ، در چشم عاشق آب هست و خواب نیست
خداوندا دوستانی دارم که روزگار فرصت دیدارشان را کمتر نصیبم میگرداند ،
اما تو خود میدانی که یادشان در
دلم جاوید است ،
دوستانی که رسمشان معرفت ، کردارشان جلای روی و یادشان
صفای دل است ،
پس آنگاه که دست نیاز سوی تو بر می آورند ،
پر کن دستشان
را از آنچه که در مرام خدایی توست
دلم چندین سال است روزه ی عشق گرفته است ! اذان افطارش را تو بگو
دل اگر بستی ، محکم نبند ، مراقب باش گره کور نزنی ،
او میرود ، تو میمانی و یک گره کور
دلم از نبودنت پر است ، آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد !
گل اگر خار نداشتآشق !
از این به بعد اینگونه بنویسید !
چون همیشه سرش کلاه می رود . . .
عمر من در عشق خوبان سر رسید /
موی من از عشق خوبان شد سفید
صد من چون از کبوتر خانگیست /
ناز کردن بر من از دیوانگیست
من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ /
جان تقاضا کن که قربانت کنم
گوشه تا گوشه صحرا بخواب و نهراس
گرگ ها خاطرشان هست که “آهوی” منی . . .
تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم :
تا گل من هست زندگی باید کرد . . . !
پروانه پر ، گنجشک پر ، کلاغ پر…
دلم واسه دیدنت همیشه پر پر پر پر پر پر!
لعنت به همه قانون های دنیا ،
که در آن شکستنِ دل پیگردِ قانونی نـَدارد . . . !
دستانت ، حلقه میزنند به دور کمرم
این تنها <پــرانتـز> دوست داشتنیه زندگیه من است . . .
عزيزتر از تو کسي براي من . . .ا
کاش می شد همدلی را قاب کرد،ساکنان شهر غم را خواب کرد
تنهایی را بهانه کردم گریستم تا کسی نداند عاشق کیستم
جان فدای آن که یادم میکند یاد او هر روزه شادم میکند
مهربانی های او شیرین شکر ، با مرامش کیش و ماتم میکند
بگــذار .. توی همیــن یـکـــ جملــه ..
تـــو بـگـــو جانَــم . . .!
این بـــار کــــه آمدی دستانت را روی قلبم بـــگذار
تـــــا بفهمی این دل با دیدن تــو نمی تپد ...میلـرزد
می گویند حساسیت فصلی است
آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم
با کسی باش که در جمعِ کسان تو را میخواهد
اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام /
.
.
.
اين دردها هستند که چپ و راست به من ميخورند..!!
ما با دلمان هنوز مشکل داریم /
میگویند: مثل بچه آدم رفتار کن.
و ساخت بقیه ی چیزا رو به چین واگذار کرد...!!!
به غضنفر میگن : تو منی ،
میگه : خدا ازت نگذره گمم کردی...! :
دوستت دارم ، بیشتر از خودم ، کمتر از خدایم
چون عاشق توام و محتاج خدایم
پاک نویست را با اعمال اشتباه تباه و خط خطی نکن . . .
هر انسانی جائز الخطاست
ولی هر خطایی جائز العفو نیست . . . !
چشمانتان را به ستاره بدوزید
اما پاهایتان را روی زمین نگه دارید . .
ولی هرکسی نمیتواند آنها را ببیند . . .
(کنفوسیوس)
خداوند می بیند و می پوشاند
مردم نمی بینند و فریاد می زنند . . .
خدا برای پر کردن ان بیشتر در وجودت جای میگیرد . . .
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
هندوانه کاشتیم اما کدو برداشتیم !
آخه زشت! تو دیگه چرا؟!
کیف سامسونت غضنفر برای رفتن به تمام نقاط کشور !
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند
بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد . . .
و آن گونه بمیران که کسی به وجد نیاید از نبودنم . . .
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |