۱) من نمی دونم این چه مرضیه که تا ساعت رند نشه آدم نمی تونه درس خوندنو شروع کنه. ۲) روزی رو می بینم که داریم سنگ می خوریم یهو یک تیکه نون سنگک میره زیر دندونمون. ۳) دیروز دو ساعت درس خوندم بیهوش شدم… می ترسم تو امتحانات برم تو کما! ۴) فی الواقع من از سوسک نمی ترسم! مسئله اینجاست، سوسکی رو که صبح دیدم؛ ناپدید شده ۵) سیب از درخت افتاد و نیوتن کشف شد! ۶) دختران بی تقصیرند، این روزها آدم نمی بینند تا برایش حوا شوند. ۷) تمام چیزهای خواستنی توی دنیا یا غیرقانونین، یا گرونن، یا چاق کنندن یا متاهل! ۹) قدرت بوگاتی ۱۰۰۱ اسب بخاره، قدرت پراید ۶۳ الاغ بی بخار! ۱۰) زیر دوش به کاشی های حموم خیره می شی، غذاتو سرد می خوری، ناهارها نصفه شب، صبح ها؛ شام! ۱۱) چنگیز خان مغول و هیتلر دوتاشون با هم به اندازه پراید آدم نکشتن! ۱۲) خواهرم اس ام اس داده «ش م خ د» هر کاری کردم نتونستم بخونم. زنگ زدم می گم چی نوشتی؟ میگه واقعا متاسفم برات که نتونستی بخونیش، نوشتم: شام مهمونیم خونه داداش! فکر کنم باید ۳۷ واحد کلاس رمزنگاری و رمزگشایی واسه ادامه زندگی با خانواده ام پاس کنم ۱۳) من توی هفت آسمون یه ستاره داشتم… ۱۴) اومدم تو مجلس ختم به فامیلمون تو پذیرایی کردن کمک کنم، یارو دوتا خرما برداشته برگشته می گه: یه فاتحه هم به حال زار خودت می خونم ۱۵) یه گلدون می خری ۱۰۰ هزار تومن، هر روز دمای هوای اطرافشو اندازه می گیری، به دقت بهش آب معدنی میدی، بعد دو هفته خراب می شه! ۱۶) یه تی شرت خریدم رفتم این چاپ فلکسی ها دادم روش بنویسن «از من نپرسید کِی درسم تموم می شه» ۱۷) امروز یه احساس خیلی بدی بهم دست داد؛ ۱۸) بعضی از این پشه ها هم هستن، انگاری اگزوز زنبوری قورت دادن. موقع خواب صدای موتور سنگین میدن توی اتاق ۱۹) چرا اگه به کسی بگن جوجویِ من… پیشی من… و موشی و از این کلمه ها
طرف خوشش میاد… اما اگه بگن حیوون عصبی می شه؟! مگه جفتشون یکی نیستن؟ ۲۰) هنوز متروی استاد معین خیسه… بوی شمال میده… تو مترو هنوزم کلوچه می فروشن… ۲۱) دیشب داداشم تو خواب هذیون می گفت و جیغ می کشید… رفتم تو اتاق می
بینم بابام بالاسرشه. می گم خب بیدارش کن! می گه بذار کابوسشو ببینه،
اینهمه پول دی وی دی میده فیلم ترسناک می گیره بذار سه بعدیشم ببینه! ۲۲) از وقتی مدرکمو گرفتم مامانم در طول روز فقط یه بار مهندس صدام می
کنه. اونم شبا که بهم میگه مهندس بو گند خفمون کرد این آشغالارو بذار دم
در. ۲۳) الان یه کیبورد باز کردم دارم درستش می کنم. ۲۴) یه زمان ملت کارشون که با کامپیوتر تموم می شد روی کیبورد و مانیتور و کیس کاور می کشیدن! یعنی در حد رو مبلی پذیرایی! ۲۵) به دادشم گفتم لپ تاپمو بده. دو متر کلا از هم فاصله داشتیم. دیدیم
نه می تونه پرت کنه نه می تونه سُر بده. آخرش گذاشتش روی یک پتو گفت بکِش
از اون ور! صرفاً برای اینکه بعد از خوابیدن من یکی چراغو خاموش کنه، هر آن ممکنه ازدواج کنم…!
لباس هات یه جوریه انگار بهت نمیان
ساعت ها به یه آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگو حفظ نمی شی!
شب ها تا صبح بیداری و فکر می کنی…
تنهایی از تو آدمی می سازه که دیگه شبیه آدم نیست…
راه شیری رو که می خواستن احداث کنن، افتاد تو طرح.
هیچی دیگه! الان هم در خدمت شماییم!
اونوقت پیاز، تو سردترین و تاریکترین قسمت خونه درختچه می شه
تو مهمونی های خانوادگی می پوشم اعصابم خیلی آروم شده!
ولی من بهش دست ندادم…!
خلاصه تو جمع کلی ضایش کردم
دخترم سه سالشه اومده کنارم ازم می پرسه: بابا این چیه؟
می گم: کیبورد.
می گه: من نبردم!
می گم: کیبورد!
می گه: من نبردم
این روزا وقت نمی شه بدبختو خاموش کنیم خنک شه.
سلام عزیزم
لینکتون کردم
لطفا منو با اسم فری جون لینک کنید
ممنونم که وبلاگم سر زدید خوش حال میشم بازم بیای
سلام وب جالبی داری خوشمان آمد.