ترانه آنلاین

@»{$$ ترانه آنلاین و کد آهنگ تدی ؛ مرکز کد آهنگ های مجاز

ترانه آنلاین

@»{$$ ترانه آنلاین و کد آهنگ تدی ؛ مرکز کد آهنگ های مجاز

@»» کفویت اعتقادی (بخش آموزه های ازدواج )

بسم الله ارحمن الرحیم

@»» کفویت اعتقادی (بخش آموزه های ازدواج )

بسم الله ارحمن الرحیم

کفویت اعتقادی :

کفویت اعتقادی به دو دسته تقسیم میشود :

کفویت دینی ، کفویت مذهبی .

کفویت دینی :

ما باید با کسی ازدواج کنیم که هم دین ما باشد ، مسلمان با مسیحی نمیتواند ازدواج

کند ، مسلمان با یهودی نمیتواند ازدواج کند ، اینجا تناسبی بین دین ما دو تا نیست

و اما کفویت مذهبی :

این روزا کم و بیش دخترایی رو میبینم ، پسرایی رو میبینمکه میان میگن

من شیعه هستم میخوام با یک سنی ازدواج کنم ، از نظر شرع اسلام

و بنا بر فتاوی آقایان مراجع ، ازدواج شیعه و سنی اشکالی ندارد ،

میتونن ازدواج کنن ، ولی آیا هر چیزی که ما میگوئیم اشکالی نداره

توصیه به انجامش هم میکنیم ؟ نه توصیه نمیکنیم .

نظر علمای اهل سنت رو نمیدونم که اونا این ازدواج رو درست یا غلط میدونن

ولی مراجع ما گفتن فقط صرف اینکه یکی شیعه است و یکی سنی

اشکالی رو ایجاد نمیکنه میتونن ازدواج کنن ولی ما توصیه نمیکنیم

چرا ؟

چون دوستان عزیز و محترم و بزرگوار اهل سنت بهر حال نگاه های دینی شون

با ماها خیلی متفاوته ، خیلی فرق میکنه

دوستان اهل سنت مثلاً میگن شما وقتی نماز میخونی ، کسی اجازه نداره

از جلوت رد بشه اگه کسی رد شد توی نماز دستت رو باید بیاری جلو ،

راهشو سد کنی ، حالا اگه دور زد اومد جلو وسط نماز باید بگیری پرتش کنی اونور

شما در خانه خدا از جلوی دوستان اهل سنت که رد شین قشنگ دو دستی

پرتتون میکنن . و خیلی باورها و خیلی اعتقادات دیگه .

خیلی جاها ممکنه ما با هم دچار مشکل شیم .

ببینین دوستان اهل سنت دوستان ما هستند ، هم مملکتی های ما هستند ،

هیچ چالشی با هم نداریم ولی نگاه دینیمون با هم متفاوته ،

من الان میگم شهادت حضرت زهراست میخوام گریه کنم ،

میخوام تو خونه نوحه کنم ، اون میگه نه همچین چیزی نیست ،

 اصلاً کی گفته ایشون رو شهید کردند ، بحث پیش میاد .

فردا تو تربیت فرزند من میگم روایت داریم علی (ع) اینو گفته ، اونجا مشکل پیش میاد .

و آقایون مراجع هم میگن اگه دو مورد باشه که اصلاً این ازدواج رو اجاز ه نمیدیم :

1- اگر به خاطر ترس و 2- اگر بخاطر عشق

بخوای باورهای دینی تو با این آدم بزاری کنار .من شیعه هستم با یک سنی

ازدواج کردم ، بعد از ازدواج منو تهدید میکنه اگه بخوای به سبک خودت ادامه بدی

پدرتو درمیارم باید سنی بشی منم چون میترسم میگم باشه سنی میشم

یا عشق ، انقدر من عاشق اون هستم که باور های دینی خودم رو

میزارم کنار ، میگم به خاطر عشق به تو اون مدلی که تو به

دین نگاه میکنی میخوام نگاه کنم .

که همه آقایون مراجع میگن این ازدواج حرام میشه .

بهر حال در این کفویت ما توصیه نمیکنیم که دوستی که شیعه است

با سنی ازدواج کنه ، آداب ما ، نگاه دینی ما ، مراسمات ما ، باور های اعتقادی ما

با هم یه تفاوت هایی داره که در زندگی مشترک باعث این میشه که زندگی

شیرینی کنار هم نداشته باشیم .

ما مسلمانیم ، تو یه کشور کنار هم زندگی میکنیم ، برادریم ، خواهریم ،

هیچ چالشی هم با هم نداریم ، ولی وقتی میخوایم زیر یک سقف با هم زندگی کنیم

بهر حال اعتقادات هر کس ممکنه چالش برانگیز باشه .

و ما این ازدواج رو توصیه نمیکنیم.

دوستان من دو نفر یک دختر و یک پسر را در نظر میگیریم وسوالاتی

از آنها میپرسیم تا بدانیم باور های دینیشون ، نگاه های دینیشون تا چه حد

به هم نزدیک است و به درد ازدواج میخورند یا نه

دختر خانم :

- شما نماز ، مسجد اینارو چجوری انجام میدید ؟ میدید ، نمیدید ؟

«  خب من نماز میخونم »

- نمازاتونو اول وقت میخونین یا حالا هر وقت شد ؟

مثلاً نماز مغرب 12:30 شب یا عشا 2 نصف شب ؟

« نه خُب من هر وقت تونستم میخونم »

- مسجد ؟

« نه زیاد نمیرم »

- زیاد نمیرم یعنی سالی یک بار ؟

« تقریباً »

- ببینید میگه زیاد نمیرم آدم فکر میکنه هفته ای دو سه بار میره ،

 زیاد نمیرم ، تقریباً هیچی نمیرم

 

آقا پسر :

- بدون تعارف و راحت ، هیچ نگران نباش

نماز ؟

« میخونم »

- وقتی که نماز میخونی خیلی به زمان نماز خوندنت دقت میکنی یا حالا هر وقت شد ؟

« هر وقت شد میخونم »

- میشه مثلاً دو هفته نماز نخونی و بعد بگی خدایا فعلاً دو هفته بیخیال ما باش ؟

« شده ولی سعی میکنم نشه »

- مسجد ؟

« میرم »

- چند وقت یک بار ؟

« هفته ای دو سه بار »

- با دختر خاله ، دختر عمه ، دختر عمو اینا دست میدی ؟

« بله »

 

شما چی دختر خانم

- شما با پسر خاله ، پسر عمو دست میدید ؟

« اصلاً »

- حالا اگه اومد جلو دست دراز کنه گفت چطوری ؟

« دست نمیدم »

- الان دسته رو هواست ، دختر عمو

« دست نمیدم بهش میگم نامحرمی »

- خب اگه زور زیاد بود ؟

« دست نمیدم »

 

یکی میگفت ما زیر بار زور نمیریم ، نمیریم ، مگر اینکه زور زیاد باشه

خب دیگه میرویم دیگه به هر حال چاره ای نیست .

تو همین سه چهار تا سوالی که شد به نظر شما اینا از نظر ایمانی

 ( نه اینکه یکیشون با ایمانه و یکیشون بی ایمان ، ما تناسب ها رو میخوایم )

 از نظر ایمانی این دوتا حرف هایی که زدند متناسب هست یا نیست ؟ نیست

یکی میگه هست ، خب ازدواج میکنند

بعد از ازدواج دختر خاله میاد خونه ، شوهر دست میده به دختر خاله

میگه چطوری دختر خاله ،

خانم میگه بله بی تربیت .........

شوهر : برو بابا من با دختر خالم بزرگ شدم ،

 خانم : بزرگ شدی که شدی ، حرامه ........

چالش به وجود میاد .

این کفویته ، این تطابقه الان وجود نداره .

دوستان من ، خدا ، باید و نباید های الهی ، چهار چوب های دین ،

چقدر در زندگی ما وجود داره ، به خط قرمز هایی که دین

برای ما گذاشته چقدر احترام میزاریم یا از اونا عبور و عدول میکنیم ،

این میشه تطابق در مسائل ایمانی ، این میشه سنخیت ایمانی ،

کفویت ایمانی . خب الان یک موردش رو دیدیم

بعضی ها واقعاً به این نکات دقت نمیکنند ، دیده شده تو دو ماه

بعد ازدواج زدند تو تیپ و تاپ هم سر مثلاً همین موضوع که پسر میگه

یا دختر فرقی نمیکنه ، میگه من با پسر خالم ، دختر عموم بزرگ شدیم ،

ما از بچگی هم بازی هم بودیم ، اصلاً من تو این عالم ها نیستیم محرمه ،

 نامحرمه ، دست که میدم حسی ندارم ، مثل اینکه با داداشم دست میدم

اون یکی میگه من کاری ندارم تو حس داری یا حس نداری ،

دین میگه این خط قرمزه .

و دیده شده سر این چیز ها چالش ایجاد شده خب بهتره که از قبلش

کسانی که مدل هم هستند با هم ازدواج کنند که تو زندگی مشترک

به درد سر نیوفتین .

 بعداً نخواین بجنگین تو چرا اینجور ، تو چرا اونجور.

بابا تو امملی ، نه تو بازی ، نه خودت امملی ، نه تو بازی

باز ، اممل ، اممل ، باز ..........


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد