ترانه آنلاین

@»{$$ ترانه آنلاین و کد آهنگ تدی ؛ مرکز کد آهنگ های مجاز

ترانه آنلاین

@»{$$ ترانه آنلاین و کد آهنگ تدی ؛ مرکز کد آهنگ های مجاز

@»{$$ خرید عاطفه با پول نقد؟؟؟

خرید عاطفه با پول نقد؟؟؟


این نوشتار به بیان دردی مشترک در میان مردم ساکن در شهرهای بزرگ امروزی اشاره دارد. دردی به نام از خودبیگانگی!


خودبیگانگی-انسان

در جامعه امروزی به جنبه های خیره کننده زندگی مادی، تجملات، تجمع سرمایه های مادی و بهره گیری از بهترین ابزار مادی در زمینه های مختلف، اهمیت بسیاری داده می شود. تلاش مردم برای دستیابی به بهترین پایگاه اجتماعی، اقتصادی بسیار زیاد است، به گونه ای که با نگاهی گذرا به نحوه گذران زندگی اغلب افراد، اینطور به نظر می رسد که تنها در جستجوی منافع و کسب راحتی و لذت بیشتر، برای خود می باشند. فردگرایی و خودپرستی نمایان بوده و بیشتر مردم در آپارتمان های مختلفی که برخی بسیار لوکس و شیک و برخی ساده و در حد متوسط هستند، زندگی می کنند. اما به نظر می رسد اغلب این مردم ساکن در این آپارتمان ها، با بیگانگی هر چه تمام تر نسبت به اشخاص گذران زندگی می کنند. که این امر روابط صمیمانه و عاطفی را تحت الشعاع قرار داده است. به نظر می رسد خصلت فردگرایی روز به روز در جامعه ما بیشتر می شود و تقویت این خصلت اخلاقی، تبعات منفی بسیاری به دنبال دارد. همین است که وقتی در شهر بزرگی همچون تهران قدم می زنیم، شاهد انواع و اقسام بی انصافی ها و بی عدالتی هایی هستیم که شهروندان نسبت به یکدیگر دارند. نقطه اوج خود خواهی و بی انصافی افراد در نحوه رانندگی آنها نمود بارزی دارد. در این شهر بزرگ برخی از افراد در حین رانندگی، به گونه ای به حقوق سایر شهروندان تجاوز می کنند که حیرت آور است. انگار هر کس بی انصاف تر باشد، برنده است. گه گاه با خود تصور می کنیم که یادش به خیر آن روزگارانی که اغلب مردم این شهر پیکان سوار بودند اما بسیار بیشتر از تویوتا سواران امروز، به شهروند خود احترام می گذاشتند. آن روزهایی که به اندازه امروز اتوبان و بلوار و پل عابر پیاده نداشتیم، تابلوی دیجیتال راهنمایی و کنترل ترافیک نداشتیم و پلیس نامحسوسی برای نظارت وجود نداشت. به راستی چه اتفاقی افتاده که هر چه در مدرنیته و ابزار مربوط به آن، بیشتر فرو می رویم، از یکدیگر بیگانه تر می شویم و نسبت به هم بی رحم تر و شاید نسبت به گذشته بیشتر محتاج نظارت و کنترل هستیم تا از چارچوب نظم تخطی نکنیم....

به نظر می رسد خصلت فردگرایی روز به روز در جامعه ما بیشتر می شود و تقویت این خصلت اخلاقی، تبعات منفی بسیاری به دنبال دارد. همین است که وقتی در شهر بزرگی همچون تهران قدم می زنیم، شاهد انواع و اقسام بی انصافی ها و بی عدالتی هایی هستیم که شهروندان نسبت به یکدیگر دارند

گئورگ زیمل، جامعه شناس آلمانی معتقد است، خلق و خوی انسان معاصر متحول شده و بین افراد فاصله های زیادی ایجاد شده است. وی می گوید: «هرجا پول نقد باشد، فاصله عاطفی بیشتر و انگاره های غیرشخصی، شدید تر وارد عمل می شوند.»

دستاوردهای جامعه معاصر اگر چه جنبه های مثبتی همچون پیشرفت تکنولوژی و سرعت و سهولت در پیشبرد نیازها را ایجاد کرده است اما موجب ایجاد گسستی محسوس در میان بسیاری از پیوندهای متعدد که فرد را با گذشته اش مرتبط می ساخت، شده است. گسستی که میان او و چیزهای مربوط به خودش رخ داده است. گسست در روابط میان قوم و خویش، دوست و برادر و غیره و غیره. زیمل بر این باور است که :

هنر-انسان

 بسیاری از رفتارهای امروز بشر با محیط زندگی او مرتبط است و تأثیری مستقیم بر تفکر و نگرش وی می گذارد. وی می گوید: «در شهرهای بزرگ صنعتی شخص دائم با تحریکات عصبی روبه رو است. خیابان های مملو از چراغ، رنگ و... در روستا چنین چیزهایی وجود ندارد و فرد کاملاً در آرامش زندگی می کند.» در کلان شهرها، بسیاری از افراد در بیرون از منزل فقط به تماشای پاساژها و مغازه ها می پردازند. در پژوهشی آمار به دست آمده حاکی از این است که: حدود 75 درصد از رفت و آمد در این شهرها بیهوده است. این همه زوایای مختلف بر اعصاب و روان و رفتار فرد تأثیر نهاده و مکانیزم آرزو و نیاز کاذب به کار می افتد، ماهواره، رادیو، تلویزیون و اینترنت از مکانیزمهای تولید رؤیا هستند، فرد برانگیخته می شود، چون قادر به پاسخگویی همه تحریکات و انگیزش ها نیست، سیستم دفاع روانی شخص به کار می افتد.

طبق گفته زیمل؛ نگرش واپس زده یا دلزده وارد عمل و در نتیجه شخص نسبت به مسائل شهری بی اعتنا شده و متعاقب آن فردگرا و بی تفاوت می شود.

این واقعیتی انکار ناپذیر است که به وضوح در جامعه ما و در میان مردم ما قابل شهود است.

...و این تنها و تنها بخشی از مشکلات و دغدغه های انسان ساکن در عصر مدرنیته است. انسانی که دائما با پیشرفت سرسام آور تکنولوژی و تولد ابزارهای مافوق تصورش مواجه است، اما به واقع نمی داند چه عکس العملی در برابر این امواج عظیم داشته باشد. آیا از بابت گذران عمر در چنین شرایطی خوشحال باشد و به سرگرم بودنش با ابزارهای عصر مدرن دل خوش کند و یا اینکه در جستجوی راه حلی برای گریز از این از خودبیگانگی باشد؟

فاطمه ناظم زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد